اما زمان گذشت و دعوا های سیاسی وارد این تیم شد و هر کس می خواست از این تیم بهره وری سیاسی می کرد فرقی هم نمی کرد یک زمان با بازی خوب و بار دیگر با ضرب وشتم داور .
هرکس که در تالش می خواست نماینده شود چوکا و احیای ان در صدر برنامه های ان بود و شعار های ایران ،چوکا ،... گوش ها را کر کرده بود و وقتی تیم نتیجه نمی گرفت بهانه ها شروع میشد که فلانی تیم را به این روز انداخت بودجه نیست و...
اما حال زمین تمرین چوکا در شهرک چوکا گویای حال این تیم است زمینی که دیگر چمن سبز نیست دروازه ها ایستاده نیستند برگ زرد درختان روی زمین و تیرکهای دروازه که وسط زمین را نشانه گرفته اند و نای ایستادن ندارند و روی زمین دراز کشیده اند این حال این روزهای چوکا است
اما به قول معروف این پایان کار نیست بازیکنان این تیم از هم پاشیده و سردرگم هستند مربی ،تمرین و ... تعطیل است
مدیر عامل و صاحب امتیاز تیم گویای حاضر به تیم داری نیست و قصد فروش تیم را دارد اما کسی به دلیل هزینه ها و عدم درامد ان حاضر به خرید تیم نیست در تالش هدایتی هایی هم وجود ندارند که به خاطر مردم و خدا تیم را بخرند و تیم داری کنند !!
و این شرح حال تیمی است که روزگاری قلعه عقابها بود و به افسانه ها تبدیل شده است و اصلا کسی سراغی از این تیم نمی گیرد گویا چنین تیمی وجود نداشته و ندارد
اقایان این تیم متعلق به شخص نیست و متعلق به مردم است برادران دعوای سیاسی تان را بر سر این تیم خالی نکنید دلخوشی امروز جوانان بحث ورزش است این دلخوشی را از جوانان نگیرید
اقایان دنبال مقصر نگردید اینکه تاکنون چه شده دردی را دوا نمیکند فکر بعد از این باشید تا تیم احیا شود اصلاً گذشته را رها کنید سیاسی کاری را رها کنید و برای احیای این تیم قدم بردارید
ایا دوباره عقابها به قلعه شان بر می گردند ؟!